<>
var style="style="border: none; padding: 0px"";var title1="با کلیک روی ستاره یک امتیاز به این مطب بده" ;var title=""; var link=""; var code="13" ; if(title.length==0){ title=document.title; }
if(link.length==0){ link=top.location.href; }var title3 = title1+" : "+title;document.write(" +title+"">");
>
رزم رستم و ویروس!!!
* کنون رزم ویروس و رستم شنو دگرها شنیدستی این هم شنو!
* که اسفندیارش یکی دیسک داد بگفتا به رستم که ای نیکزاد
* در این دیسک باشد یکی فایل ناب که بگرفتم از سایت افراسیاب
* برو سیر می کن بدین دیسک هان که هم نون و هم آب باشد در آن!
* تهمتن روان شد سوی خانه اش شتابان به دیدار رایانه اش!
* چو آمد به نزد مانیتو ورش بزد ضربه بر دکمه ی پاورش
* دگر صبر آرام و طاقت نداشت مر آن دیسک را در درایوش گذاشت
* نکرد صبر و نداد هیچ لفت یکی لیست از روت دیسکت گرفت
* در آن دیسک دیدش یکی فایل بود بزد اینتر آنجا و اجرا نمود
* کزان یک دمو گشت زان پس عیان به فیلم و به موزیک و شرح و بیان!
* به ناگه چنان سیستمش کرد هنگ که رستم در آن ماند مبهوت و منگ
* چو رستم دگر باره ریست نمود همی کرد هنگ و همان شد که بود
* تهمتن کلافه شد و داد زد ز بخت بد خویش فریاد زد!
* چو تهمینه فریاد رستم شنود بیامد که لیسانس رایانه بود!
* بدو گفت رستم همه مشکلش وزان دیسک و برنامه ی خوشگلش!
* چو رستم بدو داد قیچی و ریش یکی بوت ایبل دیسک آورد پیش
* یکی فایل اندر آن دیسک بود برآورد و آن را اجرا نمود
* به ناگه یکی رمز ویروس یافت پی حذف امضای ایشان شتافت!
* چو ویروس را نیک بشناختش مر از بوت سکتور برانداختش
* چنین گفت تهمینه با شوهرش که این بار بگذشت از پل خرت!
* دگر باره امّا جهالت مکن ز رایانه اصلا تو صحبت مکن!
* قسم خورد رستم به پروردگار نگیرد دگر بار دیسک از اسفندیار!
< src="http://s7.addthis.com/js/250/addthis_widget.js?pub=xa-4a62bdc656b40e2d" type=text/java>
>